دیر روزهای من
بی اذن راهبانه تو
سیاهترین شبهاست!
که ساعتهای بی تو،
خورشید می گیرد و تقدیر من این است!
که این دلگیرترین لحظه عالم بر سرم آوار شود!
قیامت من سرآمده!
و روزها و شبهای مرده ام
از دل قبرها بیرون آمده اند!
محشر و زلزال، ساعت اکنون من است!
ساعتی که من صحن و سرای خانه ام را به شوق تو آب و جارو نکردم!
ساعتی که تو آمدی و میان تن نیمه جان من عبور کردی!
اما من،
مثل خوابزده ها،
تنها فریاد کشیدم و جامه دریدم!
و ساعتی که تو رفتی
و من...
تنها نظاره گر جای خالی ات بودم...
بازی عاشقی من، کودکانه است!
که دور از تو تمنایت می کنم و لحظه وصال، رهایت!
اما رسم عاشقی تو
تمثال تمام قد مهر است!
بر گستاخی ام لطف می شوی و بر خستگی ام مرهم!
بر بی تابی ام صبر می کنی و در ترسم نوازش!
اما رسم من،
باز همان کودکی و همان نافرمانی ست!
انگار مسخ شده ام!
و تمام بنی اسرائیل در من، دوباره جان گرفته اند!
بهانه می آورم برای دیدنت
و چون چشمهای کوچکم تاب این همه تو را ندارند،
بر بلندای سینا، سامری تازه ای می سازم!
بهانه می آورم و همسفری خضر گونه ات را
از خودم دریغ می کنم!
اما تو...
آگاهی که بر این نافرمانی نه مستحق عقابم
که سبب،
نه گستاخی من،
که اینهمه عظمت توست!
پایین تر بیا و دست مرا بگیر!
پایین تر بیا که من نای پرواز ندارم!
پایین تر بیا و بر بالهای خسته ام، مرهمی بگذار!
منبع: (لاشریکستان)
سلام . خوبی ؟ وبلاگ قشنگ و خوبی داری . دلم نیومد نظر نداده برم . عالی می نویسی . راستی منم به روزم با یه متن به نام تابلوی نقاشی . خوشحالم می کنی بی یای و برام یادگاری بذاری . مرسی . بازم میام وبلاگ قشنگت . آخه از اینجا خیلی خوشم اومد . موفق باشی
با سلام
غریب خلوت خویشم خجل ز دست زمانه
چو جام نیمه شکسته تهی ز شعر و ترانه
منتظر حضورتون هستم
تا
دوباره
بدرود
بدون منبع ... ؟؟؟
بودنت یاریم میکند تا دریابم
تا کجا زیبایی !
*
سلام عزیز دلم
من اومدم خوندم و لذت بردم . به امید بهتر شدن ِ همه مون.
تو هم اگه تونستی و خسته نبودی بیا... خوشحالم میکنی .
یه وقت دیر نکنی
***
بچه ها شما ها هم بیاین ها
هر کی هم منو دوست داشت میتونه لینکم کنه
نجوای عاشقانه ات بهانه بود
تا دمی بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
و رو کنم به یزدان بخشاینده
غم تا همیشه از دلت دور باد
به خانه باد سری بزن و شادمانه ها را زمزمه کن
تا یک قدم به فاصله ی نور می شود
سلام...ممنون ازحسن ظن شما....هر چند نوای دل خسته ما قابل عرض نیست اما از لطف شما ممنونم...
آواز داد اختر : بس روشن است امشب
گفتم ستارگان را مه با من است امشب
امشب شراب وصلت بر خاص و عام ریزم
شادی آنکه ماهت بر روزن است امشب
(مولانا)
گمونم در بدترین شرایط هم مرهمش رو بالهامونه اینو تازگی ها فهمیده ام اصلا دلش نمی آد که زخمی به ما ببینه واسه همین حواسش جمعه که چیزی کم نباشه واسمون.
من اینجوری حسش می کنم .
چه عکسی!!!! دل آدم رو به لرزه در می یاره!!!
یا حق
سلام دوست عزیزم من به روزم اگه ی سر بزنین خوشحال می شم.منتظر قدم های زیباتون هستم.
مشکلی بود منو از لینک هات حذف کردی؟
salam dooste aziz :).dar soorate tamayol be in site sar bezanid va nazar yadeton nareh: www.shabebarany.com
سلام
"من حرف می زنم"
این شعرهای دور نوشتن نداشتند؟
منتظرم با سپاس
سلام دوست عزیزم من آپم بهم ی سر بزن مطلبش از ی دوسته دوست دارم با دقت بخونی و نظرت رو بگی .منتظرتم دل منو نشکن